محمود فاطمی عقدا، رئیس اسبق مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت راه و شهرسازی، با بیان این مطلب به قدس آنلاین می گوید: در پروژه های بزرگ یعنی در مجتمع های مسکونی یا آن هایی که واحدهای مسکونی از تعداد مشخصی فراتر می رود پیوست فرهنگی و الگوی ایران اسلامی و حتی پیوست زیست محیطی یا اقلیمی از سوی طراحان رعایت می شود. ضمن این که مدیریت شهری بر تامین نیازهای فرهنگی و مذهبی پروژه ها تاکید می کند. به طوری که در مجتمع های مسکونی که احداث می شوند مسجد، مدرسه، بوستان و... را داریم. اما درساخت و سازهای معمول، موردی یا تک بناهای چند طبقه، موضوع پیوست فرهنگی و همچنین پیوست زیست محیطی از معماران و شهرسازان لحاظ نمی شود.
به عبارت دیگر اگر زیبایی شناختی، حقوق عامه، مشرف نبودن ساختمان ها به یکدیگر، نورگیر بودن، و در خدمت آسایش و رفاه ساکنان و شهروندان بودن را به عنوان مهمترین شاخص های معماری ایرانی اسلامی در نظر بگیریم که توجه به آن ها موجب ارتقای فرهنگ، سلامت و نشاط جامعه می شود، باید اذعان کرد که معماران و شهرسازان در تک بناها خیلی به این شاخص ها توجهی ندارند که این موضوعی جدی است چون محیطی که یک خانوار در آن زندگی می کند باید منطبق بر فرهنگ آن خانواده و جامعه اش باشد اما فعلاً این گونه نیست و همین موضوع نیز جامعه معماری و شهرسازی ما را رنج می دهد.
وی با رد نظر کسانی که می گویند الگوی معماری اسلامی به عنوان یک دستورالعمل درنیامده تا به خوبی قابلیت اجرایی پیدا کند، تصریح می کند: الگوی معماری ایرانی و اسلامی چیزی کاملاً مشخصی است که سابقه چند صد ساله در کشور و حتی کشورهای همسایه و یا کشورهایی که در گذشته ایران درآنجاها حضور داشته است، دارد که ما آثار آنرا می بینیم. ضمن این که برای پیاده کردن الگوی ایرانیاسلامی در معماری ساختمان و شهرسازی قوانین و دستورالعمل مشخصی داریم، یعنی شاخص ها و معیارهای معماری ایرانی – اسلامی مشخص هستند ولی مشکل ما فقط در اجرا است. در واقع در طراحی شهری و معماری بناهای خود چندان به شاخص های مورد نظر توجه نمی کنیم و به تنها چیزی که توجه می کنیم اشراف نداشتن ساختمان ها به یکدیگر است که البته این هم الان بسیار کمرنگ شده است.
وی گرانی زمین و مصالح ساختمانی، تراکم ساختمانی و ضعف نظارت بر حسن اجرای قوانین و مقررات را مهمترین عوامل کم توجهی معماران و شهرسازان به رعایت پیوست فرهنگی و الگوی ایرانی اسلامی در معماری و شهرسازی می داند و می گوید: به دلیل گرانی زمین و صرفه جویی در مساحت زمین و هزینه های مصالح ساختمانی، ساخت و سازها طوری طراحی می شوند که سرو صدای یک خانواده در خانه همسایه شنیده می شود. یا در قدیم پیاده راه ها ی ما سکوهایی برای استراحت عابران طراحی می شد اما الان هیچ کدام از آن شاخص ها در شهرسازی ما رعایت نمی شوند. در بحث نما هم همینطور است؛ روحی که توسط فرم و شکل یا نمای ساختمان می تواند به شهر داده شود الان اتفاق نمی افتد چون ساختمان ها در فرم های نامتجانس شکل می گیرند. یعنی شهرهای ما شهرهای بی روح هستند و در واقع هویتی که شهر باید داشته باشد امروز دیده نمی شود
سرپرست دبیرخانه کمیسیون ماده پنج شهرداری تهران در همین زمینه می گوید: این که به خاطر صرفه جویی در زمین یا هزینه های ساختمانی و... در ساخت و سازها به ارتفاع می رویم نباید موجب شود تا ضوابط و مقررات معماری بومی خود را رعایت نکنیم چون چنین چیزی قابل قبول نیست. ضمن این که هنر معماری در خلق و طراحی راهکارهایی است که بتواند الزامات و نیازهای کشور را با فرهنگ جامعهاش برآورده کند.
فاطمی عقدا، تاکید می کند: جامعه معماری و جامعه شهرسازی ما باید یکبار برای همیشه تصمیم بگیرد که در ساخت و سازها الگوی ایرانی اسلامی را کاملاً رعایت کنند و اگر قرار است با استفاده از مفاهیم روز دنیا به سمت مدرن سازی شهری برود باید بتواند مدرن سازی را با فرهنگ ایرانی اسلامی تطبیق دهد و آنرا در چارچوب بومی سازی پیاده کند. خلق آثار ویژه و خاص و نو یک کار پسندیده است اما نباید در تضاد با فرهنگ جامعه باشد و نباید جامعه آنرا به عنوان یک عنصر بیگانه در فضای شهری خود ببیند. اما متاسفانه الان بسیاری از ساختمان های جدید که واقعاً دارای نماهای خاص و زیبا هستند هیچ سنخیتی با فرهنگ جامعه ما ندارند و نمی توانند بین خودشان با شهروندان ارتباط برقرار کنند.
از سوی دیگر دستگاه ها و نهادهای نظارتی هم باید نسبت به رعایت الگوی ایرانی و اسلامی در ساخت و سازها بیشتر دقت کنند . شهرداری ها باید در بحث هایی مثل نماها، و... اهتمام بیشتری داشته باشند و اجازه ندهند شهر کم کم از هویتش دور شود. این وظیفه ذاتی شهرداری است که به این موضوع توجه داشته باشد. البته مردم هم باید از اهمیت موضوع آگاه باشند و بدانند وقتی ساختمانی متفاوت از فرهنگ ایرانی و اسلامی بسازند این ساختمان در آینده نمی تواند نیازهای فرهنگی ساکنان خود را تامین کند. در واقع عنصر متفاوتی می شود که بین آن فرهنگ و آثار خلق شده جدایی می اندازد.
نظر شما